در راه

ساخت وبلاگ
هیچ وقت سراغ قالب با زمینه تیره نرفتم. از همون قالبهای مشکی که پر از حرفهای سوزناک و عاشقانه ست. امشب به این موضوع فکر می کردم که چطور این یک مورد از کارهای نوجوونی از قلم افتاد؟یه سری از کارها مخصوص در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 43 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 6:52

تو خیابونای شهر که قدم میزنم از خودم می‌پرسم: این بهار نود و هشتِ? همون بهاری که چشم به راه‌اش بودیم? بهاری که قرار بود صدای کجاوه‌های شادیش گوش مردم ترکمن صحرا رو پر کنه. شهر کوچیکم پر بشه از پلاکهای در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 51 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 6:52

چشمهامو می‌بندم. دستم‌رو به آینه‌ می‌کشم. این باید تصویر من باشه. برمی‌گردم و سعی می‌کنم چند قدم بردارم. احساس می‌کنم تعادلم‌رو از دست دادم. با هر قدم، احساس میکنم یک دیوار بزرگ روبروم قرار داره، در ص در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 44 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 6:52

تصمیم میگیری شروع کنی

خیلی شجاع می شوی

اصلا وقتی شجاع می شوی تصمیم می گیری شروع کنی

احساس شجاعت می کنم

می می خواهم دوباره شروع کنم

همه چیز را

حتی

خودم را.

در راه...
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 42 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 3:59

کتاب "روسپیان سودا زده ی من" اثر گابریل گارسیا مارکز را می خواندم. کتاب از شب تولد نود سالگی پیرمردی شروع می شود که به عنوان هدیه ی شب تولد می خواهد دختر باکره ای را به خودش هدیه دهد. و من که حالا فقط در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 3:59

آرون در اوج نا امیدی می گوید : این من ام. خودم انتخابش کرد ام. همه چیز را خودم انتخاب کردم. این تخته سنگ در تمام زندگی ام منتظر من بوده. در تمام طول عمر اش. حتی زمانی که یه تکه شهاب سنگ آسمانی بوده. م در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 36 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 3:59

می گویند نشانه ها حقایقی هستند که جرات ابراز ندارند. گر چه گاهی فکر می کنم حقیقت با ترس و جرات نداشتن بیگانه ست اما دلم می خواهد جمله ی بالا را بپذیرم. یعنی وقتی خوب فکر می کنم میبینم نمی توانم که نپذ در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 44 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 3:59

همیشه فکر می کردم چیز با شکوهی تو بزرگ شدن هست که باید منتظر بمونم تا اون شکوه و عظمت رو به دست بیارم. بچه گی هام فکر می کردم پانزده سالگی یعنی بزرگ شدن. درست همون سالی که دبیرستانی می شدم و می تونستم در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 43 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 3:59

یک چراغ سبز کوچولو نشانه ی زنده بودن ما شده. نشانه ی بودن ما. انگار گاهی فقط با روشن کردن اون چراغ می خواییم خودمون رو یادآوری کنیم. که هستیم. وگرنه چه دلیلی داره روشن کردن اون چراغ سبز کوچولو. 

در راه...
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 3:59

میگن یک فکر زیبا اول صبح می تونه کل روز آدم رو تغییر بده. خب من موافقم.  ولی ای کاش می گفتن برای زیبا فکر کردن هم یه بهونه ای یک نشونه ای لازمه. بی خود و بی جهت فکر خوب کردن و خیالاتی شدن باعث می شه ی در راه...ادامه مطلب
ما را در سایت در راه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : turkmenghiz3 بازدید : 39 تاريخ : سه شنبه 7 اسفند 1397 ساعت: 3:59